بدون هیچ شکی میتونم بگم که سخت ترین کار جهان وقت گذاشتن برای آدمیه که مثل چنار میمونه:/
اگه به جمله بالایی فکر کنید میفهمید منظورم چیه
خب ساده ترین درک از اون جمله اینه که برای آدمی که از شما چیزی نمیفهمه وقت نزارید
چون اینجور ادما ظاهرن فهمیده هستن اما از باطن اندازه یه بچه ی چهار ماهه هم نمیفهمن.
این ادما همونایی هستن که اگر تو شرایط به شدت سختشون باهاشون همراه باشی وقتی که (خرشون از پل گذشت) بهت میگن تو واسه من کاری نکردی که:|
کنار اومدن با این ادما از بلند کردن کامیون هیجده چرخ با دندون هم سخت تره .
ادمای این مدلی حرف رو نمیفهمن چون درکشو ندارن ، پس لایق بی اهمیتی هستن!
=پس بیاید با آن ها رفتاری مناسب اخلاقشان داشته باشیم:)
=شاید جملاتم مناسب توصیفش نباشه اما حداقل یه گوشه موضوع رو گرفته ، فهم بقیش با خودتون:)
=مرسی از بازیداتون:)
=گود گود^_^
یه سری از موزیکا هستن که قدرت ثبت شدن تکستاش در مغز خیلی قویه !
مثلا یه موزیکو گوش میکنی حتی شده یک بار ،بعد صبح که بیدار میشی ناخودآگاه تکرارش میکنی.
حتی برام پیش اومده موقع امتحانات اون متنو به جای جواب سوال فلان درس نوشتم و معلمم خیلی شیک و مجلسی یه چهار نمره ی خیلی جیگر ازم کم کرده:|
اما یه سری موزیکا هم هستن که قدرت جذب به مغز ندارن.
یعنی هر چی گوش بکنی یه کلمه رو هم حذف نمیشی:/
این اهنگ ها اعصاب چرخ کن هستن:|
یه دسته دیگه هم داریم که موزیکای بیخودی هستن ما علاقه ای به حفظ کردنش نداریم:)
=معلمه باهام لج بود :/
= اهنگایی سبک رپ دارن دیر حفظ میشن ، ولی عالین:)
=پاییز جنگ داره عایا؟
= پاییز، دایی تو برگاتو بنداز زمین چرا جای زمستونو میگیری
= اصن حرفی ندارم:|
=گودگود:)
لذت بخش ترین قسمت زندگی اونجایی که آدم برای بهترین و عزیز ترین فرد زندگیش هدیه میخره و تولدشو جشن میگیره:)
وقتی که از دو هفته قبل برای یه روز خاص برنامه ریزی میکنی منتظری تا اون روز بیاد، خیلی خوبه!
بالاخره همون روز خاص یعنی یکم آذر بیاد و از صبح دعا کنی که تمام برنامه هات رو روال باشه و خوب پیش بره ، این فوق العادس:)
خونه رو به بهترین شکل درست کنی و تو سرما و اون برفای کوچولوی تهران بری شیرینی فروشی تا اون کیک شکلاتی رو بخری:)
شمع های طلایی رو بزاری رو کیک و با خودت بگی : من چقدر بزرگ شدم!
کیک و کادو هارو بزاری رو میز ، با همه همون شعر تولدت مبارک رو بخونی
عزیز ترین فرد زندگیت بیاد کنارتو با لبخند بهت بگه:مرسی دخترم
و این لحظه را هرگز فراموش نمیکنی چون زیباترین فرشته زندگیت بهت لبخند زد
عزیز ترین فرد زندگیه من مادرم است. مادری که عاشقانه پای من ایستاد و تمام جوانیش را برایم خرج کرد
نمیتوانم کلمه ای پیدا کنم تا لایق مهربانی های بی حدش باشد.
مادرم دوستت دارم♥ تولدت مبارک:*
امروز از پنجره یه خانمی رو دیدم که تفاوت بسیار زیادی در او نقش بسته بود(چه ادبی!)
کلا من کاری به آدما ندارم اما بعضی وقتا از یه سری مورد ها نمیشه گذشت
همون خانم یکی از عجیب ترین تیپ ها رو زده بود.
خب البته هر کسی یه سلیقه ای داره ولی به نظرم سلیقه ایشون یکم متفاوت تر از حد معمول بود:|
دوستان عزیز ، خانمها و اقایون ، لطفا قبل از هرگونه انتخاب لباسی با فردی مشورت کنید یا برید جدول تناسب رنگ ها رو بخونید که به عنوان فرد فضایی شناخته نشید:/
با تشکر:)
مورد بعدی اینه که لطفا در انواع صف ها مانند صف نانوایی صف بوفه و ... نظم رو رعایت کنید .
صدها مورد راجب درگیری و دست و پا شکستن و پاره شدن لباس و .... گزارش شده . من واقعا نمیدونم چه اصراریه که همه زودتر حجوم بیارن به همون مبدا.
همین امروز خودم شاهد فجیح ترین اتفاق بودم ، یکی از دوستای پاستیلیم نیروی عظیمی رو به همه اینده سازان وطن وارد کرد ، که یکی از همون کوچولو های اینده ساز فرمود:ای خداوند از تو که فردی جاهل هستی نگذرد!.....
که البته عبارت بالا مورد سانسور قرار گرفته و خیلیییی ادبی نوشته شده . بعله:)
در این مشاجره پیروز میدان دوست پاستیلی بنده بود که متاسفانه مدالی نداشتیم بهش بدیم اما قول دادیم براش بدیم بسازن :)
=تابستونم کجایییییییی:(
=لباسا عجیب شدن یا ادما؟!
=همه ما شاهد بسیاری از این نزاع ها بودیم پس بیاید دست در دست هم بگذاریم و دیگه دعوا نکنیم.
=خوش باشید :)))))
=به آرزو های خوشگلتون برسید:)
=گودگود-_-
به نظرم مُرده ها ترسناک نیستن:/
اونا سراسر از آرامشن ، آرامشی به اسم مرگ
ما همه میدونیم آخرش عاقبتمون یه تیکه مستطیل کوچیک و یه پارچه سفیده ، پس چرا انقدر از خودمون میترسیم؟!
در واقع مُرده ها انسان بودن پس میشن جزوی از همه ، بنابراین ترسی وجود نداره=_=
وقتی میریم بهشت زهرا کلی قبر میبینیم قبر نه بهتر بگیم خونه ، خب خونه ی ابدیمونه دیگه
تو تموم خونه ها ادم هست ، یه سری خونه ها دو نفرن یه سریا هم یه نفره ، که همون نفرات روزی سرپا بودن و زندگی داشتن اما حالا تو همون خونه هستن .
نمیدونم چرا میگن شبا نباید تو قبرستون موند، یعنی جسدا میخان اذیت کنن؟ روحاشون آزار میدن؟! اگر دلیلی هم داشته باشه مسخرس:|
یه جسدی که توان انجام کاریو نداره ترسناکه یا آدمایی که زنده هستنو هزاران کار ازشون بر میاد؟!!!
توهمات ما خیلی ترسناکتر از خود مردگانه:(
=شاید خیلیا بترسن اما من به هیچ وجه نمیترسم:)
=چیزیو گفتم که خودم از صد نفر شنیده بودم :/
=ادمی که میمیره ، دستش از دنیا کوتاهه و فقط روحش میتونه یه کارایی بکنه که اونم قابل حله"_"
=چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید●-●
=فرشته ها ماچیتون کنن:))))
=گود گود:-]]]]
بدترین حس روزگار شنیدن جیغ بچه ی چهار ساله ی همسایه بالاییه اونم ساعت چهار صبح:/
یه لحظه تصور کنید:
شب با کلی لبخند های کش اومده و خمیازه های دایناسوری میخوابی ، ساعت میگذره تو داری تو خوابت صدتا شاهزاده ، کینگ و کویین میبینی یهو صدای گودزیلای معروف به عربده کش 4 ساله بیدارت کنه ، از جات بلند بشی خونه رو متر کنی تا وقت بگذره البته که این حرکت ساعت 4 صبح وقتی که کل اهالی خونه خابن جواب نمیده ، برای جلوگیری از هرگونه فحش شنیدن میشینی سرجات و به دیوار نگاه میکنی تا میفهمی اووووو خونمون چقدر قشنگه البته تو تاریکی:|
ساعت 5 میشه اما عربده کش همسایه بالایی نمیخابه و بازم با قدرت و پایداری گریشو ادامه میده
خواب که دیگه پریده و ترجیح میدی بری یه چیزی بخوری
این راهم جواب نمیده هرگز امتحان نکنید چون وقتی بری تو اشپزخونه ناخودآگاه دلت یه چیزی میخاد که مادر گرامی اونو در جایی قرار داده که خودشم یادش نمیاد ،بنابراین چیزی جز پیشیمونی و کلافگی سراغت نمیاد
اما یهوووووو
صدای گریه همون عربده کشه قطع میشه
دستاتو میبری به سمت اسمونو با لبخند بزرگی میگی خدایاااااا شکرتتتتتت
میری به سمت تخت و دراز میکشی و میخابی:)
=اما فرداش دوباره همین داستان پیش میاد
=من جای مادر اون بچه بودم جوری میزدمش که تا ابد نفهمه گریه چیه!
=جون جد خاندانیت ای عربده کش بگیر بخواب:\
=آسایش نزاشته واسمون:(
=بچه مگه انقدر گریه میکنه؟!
=خدایا به دادمون برس:|
